کد مطلب:278524 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

مقدمه مترجم
بسم الله الرحمن الرحیم

متدینین به ادیان الهی، عموما، به ظهور انسان بلند مرتبه و جلیل القدری كه نابسامانیهای بشر را به سامان رساند و عدل و داد را در روی زمین، برقرار نماید و بینی ستمگران را به خاك ذلت بمالد، امیدوار و معتقد هستند، و از فرقه های بی بته و گروههای مضمحل شده كه بگذریم، علی رغم اختلافی كه در نام، خصوصیات و نسب آن مصلح وجود دارد، اصل این امید و اعتقاد، در بین همه مشترك و از عمق و گسترش چشمگیری برخوردار است.

طبیعی است كه چنین اعتقاد عمیق، ریشه دار و گسترده ای كه با اساس و پایه های زندگی بشر در تماس بوده و در اندیشه و نحوه ی رفتار دینی، سیاسی و اجتماعی انسان تاثیر جدی دارد، سوالات متنوع و متعددی را با خود همراه داشته باشد و معتقدان به آن، با عشق و علاقه ی وافری، به دنبال یافتن پاسخها و رفع اتهامات از مسائل مختلف مربوط به این موضوع باشند.

در بین معتقدان به امام زمان علیه السلام، طیف گسترده ای از اعتقادات، از اوج افراط گرفته تا غایت تفریط، به چشم می خورد؛ به خصوص درباره ی دیدن چهره ی مبارك آن حضرت با ممكن نبودن زیارت ایشان، نحوه ی رفتار سیاسی مناسب با ظهور حضرت، محل اقامت حضرت، جایی كه بتوان دستی به دامنش رساند، و در خصوص



[ صفحه 18]



مسائلی از این قبیل، شاید چیزی در حدود تعداد معتقدان به آن حضرت، اعتقادات گوناگون، و نیز انواع مختلفی از امید و آرزو وجود داشته باشد.

كتابهای مختلف و فراوانی، چه در اصل مساله مهدویت و چه راجع به مسائل مربوط به آن، نوشته شده است كه هر كدام با دیدگاهی خاص خود، قضیه را دنبال نموده و درصدد بالا زدن پرده ای از پرده های روی حقیقت، برآمده است، اما نه تنها كتابهای موجود، بلكه حتی تمام كتابهایی كه تا ظهور آن حضرت نوشته شوند نخواهند توانست تمام ابعاد قضیه ای را كه بخش اصلی آن به اراده ی خداوند، پنهان است، روشن كنند و فقط نور ظهور، قادر خواهد بود همه ی ابهامات را از میان بردارد.

با این همه، پیگیری صحیح و جدی مسائل اصولی و سوالات راهگشا، كاری بس ضروری است و برای رسیدن به توضیحات روشنگر و پاسخهای نزدیك به حقیقت، به هیچ نوع تلاشی نباید بسنده كرد و نباید مساله را تمام شده تلقی نمود.

اما آنچه در این مسیر و در این تلاشها، حتی برای لحظه ای، نباید مورد غفلت واقع شود این است كه چون اصل قضیه، به اراده پروردگار، از دید و دسترس مردم پنهان است و از همین رو قرار بر این نبوده است كه همه چیز، به وضوح و بی پرده برای مردم آشكار باشد، بنابراین برای كسب اطلاعات صحیح، باید به سراغ منابعی كه از غیب نازل شده اند یا با غیب مرتبط هستند، رفت و از ساحت عصمت اولیاءعلیهم السلام و علم الهی كه نزد آنان به ودیعه گذاشته شده است مدد جست و از خیالبافی، داستانسرایی، قیاسهای بیمورد و خوشامدها و استحسانات، جدا پرهیز نمود.

البته معلوم است كه استفاده ی تحقیقی از این منابع، به نوبه خود، كاری فنی است كه علاوه بر آشنایی با آنها، به انس و ممارست با قرآن و سنت و كسب بینش لازم و مناسب برای دریافت مخ مطلب از لابلای آنها، و از همه مهمتر به عنایت خاص الهی نیازمند است.

كتاب شریف «الشموس المضیئه فی الغیبه والظهور و الرجعه»- كتاب حاضر



[ صفحه 19]



برگردان آن كتاب از عربی به فارسی است - در چهار باب:

الف- مسائل مربوط به قبل از غیبت صغری

ب- مسائل مربوط به غیبت صغری و كبری تا زمان ظهور

ج- اتفاقات زمان ظهور

د- رجعت

تنظیم شده است كه هر باب دارای فصلهای متعددی است و به آنچه لازم است كه یك انسان معتقد به حضرت مهدی علیه السلام، درباره ی موضوع بداند، پرداخته است و با استفاده از آیات و روایات، در رفع مشكلات و حل پیچیدگیهای موضوع، تلاش نموده است.

از خصوصیات كتاب، این است كه مولف محترم، با اعتقاد به نورانیت كلام امامان معصوم علیهم السلام و عین حق و صدق بودن آنها و شارح و بیانگر قرآن بودن آنها، و به دور از اظهار نظرهای بی پایه شخصی، و عاری از كمترین ادعاها، مجموعه ای از آیات و روایات را گردآوری و در فصول مربوط به هر باب، دسته بندی نموده است و با این كار، مشكل بزرگ مراجعه به انبوه روایات متفرق را آسان كرده است.

برای كسانی كه با تفسیر و تاویل آیات قرآن آشنایی ندارند و صحیح و سقیم روایات را نمی شناسند وبه خاطر اشراف نداشتن بر حقایقی كه در طول زمان آشكار می شوند از فهم احادیث معصومین عاجزند، یا به علت برخورداری از منش انكار، و نداشتن سر تسلیم به حقیقت، یا دارا بودن روحیه تنسك و تعبد محض و بی بهره بودن از دین فهمی، از مجموعه ای از آیات و روایات پراكنده طرفی نمی بندند، صرف مراجعه به روایات، دردی را دوا نمی كند، به ویژه آنكه، گوناگونی در تعبیر و اختلاف در مفهوم، در میان روایات، بسیار زیاد است و برای اطراف غیر بصیر یا تازه كار، گیجی و سر درگمی به دنبال دارد.

هنر و ویژگی اصلی كتاب، توجه به این مساله مهم، و اقدامی بدیع برای استفاده ی



[ صفحه 20]



مناسب از آیات قرآن و روایات امامان معصوم علیهم السلام است.

برخورد ناشیانه - والبته بی غرض - باروایات، یا موجب خواهد شد كه مجموعه ای از اطلاعات مختلف و مغایر با یكدیگر را، فقط به خاطر تعبد به روایت - عینا بپذیریم و به باقی ماندن ابهامات، رضایت دهیم، یا سبب خواهد شد كه برای راحت كردن خیال خودمان، از مجموعه عظیمی از روایات، كه اكثریت قریب به اتفاق آنها به نحو صحیح و قابل قبول از امام معصوم نقل شده اند، دست بشوییم و معلوم است كه هیچكدام از این دو راه، منطقی نیست و به رسیدن به حقیقت منجر نمی شود.

توجه به خصوصیات دوره های مختلف زندگی حضرت مهدی علیه السلام و لوازم آن، فهم معنی ولایت ائمه علیهم السلام، اعتقاد به آن و دخالت دادن آن در برداشت صحیح از روایات، درك حقیقت ظهور و رجعت و قیامت و مراجعه ی عالمانه به روایات آنها و استفاده از روایاتی كه آیات كریم را توضیح داده و تاویل آنها را بیان كرده است، زمینه ی جمع بین روایات را فراهم ساخته است، یعنی كاری كه فقط درمباحث فقه و اصول، برای رسیدن به واقع یا فهم تكلیف ظاهری، رایج بوده و در بقیه زمینه ها مورد غفلت واقع شده است، در این كتاب انجام شده و با عرضه ی روایات بر یكدیگر و نیز بر آیات قرآن كریم، تا جایی كه ممكن بوده، بین روایات، جمع صورت گرفته است و از این رهگذر، گره هایی از روایات گشوده شده و به سوالات زیادی پاسخ داده شده است.

رجعت، به جای آنكه با زمینه چینی مناسب و استدلال عقلی و بازگشت به مساله قدرت پروردگار، لااقل در بوته ی احتمال و امكان گذاشته شود، معمولا با تعجب و انكار و استبعاد تلقی شده و بدون هیچ دلیل منطقی، ناممكن شمرده شده، یا علی رغم كثرت ذكر آن در متون روایی، از سوی منصفترها، به وادی سكوت سپرده شده است.

گذشته از اصل مساله رجعت، كه هیچ دلیل منطقی بر رد آن وجود ندارد، و



[ صفحه 21]



به عكس با همان ادله عقلی باید آن را كاملا ممكن و محتمل شمرد، در توضیح جزئیات آن هیچ جایی برای میدانداری عقل نیست و كمیت استدلالات عقلی در آن كاملا لنگ است، و چنین است كه در این زمینه فقط باید به روایات تمسك جست و از تفسیر روایی آیاتی كه با رجعت رابطه ندارند و از تاویلات معصومین علیهم السلام، استفاده كرد واین همان كاری است كه به علاوه ی هنر جمع روایات، در باب چهارم كتاب «الشموس المضیئه» صورت گرفته است تا خواننده را از گرفتاری در دام استبعاد و انكار رهانیده و به سوی فهم موضوع و درك اطلاعات درست، رهنمون شود. ضمن آنكه استفاده ی بجا از افاضات نورانی حضرت علامه طباطبائی رضوان الله علیه - كه اوج درك و فهم دقیق از آیات و روایات را به نمایش گذاشته- به مطالب باب رجعت، لطافت و استحكام خاصی بخشیده است.

از سوی دیگر، مطالب فصلهای متعددی از كتاب، غیرمستقیم، خواننده را به نیازها و وظایف فكری و عملی انسان در رابطه با امام زمان علیه السلام و بهره برداری بهتر از این اعتقاد، توجه می دهد كه به نظر مترجم، شاید در بین كتابهایی كه در موضوع مهدویت و امام زمان علیه السلام نوشته شده است، از این نظر، منحصر به فرد است.

مطالبی چون:

الف- توجه دائمی به اصل وجود حضرت مهدی علیه السلام.

ب - توجه دائمی به مقام نورانیت و ولایت آن حضرت.

ج - توجه به غیبت ولی خدا.

د- توجه به حالات ایشان در غیبت.

ه- توجه به احاطه ی علمی ایشان به ما و افكار و اعمالمان در هر حال.

و- یقین به ظهور آن حضرت و امید به درك ظهور.

ز- تلاش و استغاثه برای فرج شخصی قبل از فرج عمومی.

ح- استغاثه برای تعجیل در فرج عمومی.

ط- توجه به تحقیق فرج شخصی با عنایت آن حضرت، در فرج عمومی.



[ صفحه 22]



ی- ترغیب به ورع و زندگی همسو با عدالت.

ك- بیان شبهات در مورد حضرت مهدی و علائم راهنما برای خلاصی از آنها و موارد متعدد دیگر، از جمله مطالب ارزشمندی هستند كه اشاره به آنها، درلابلای مطالب عناوین اصلی، روح خواننده را نوازش می دهد.

كتاب «الشموس المضیئه» دارای مطالب و نكات ارزنده ی بسیار زیادی است كه با مطالعه ی بدون تامل یا اكتفا به یك بار مطالعه، به تمام آنها نمی توان دست یافت.

كتاب حاضر كه برگردان آن كتاب، به زبان فارسی است و «ظهور نور» نام گرفته است، از گرفتاری مشترك همه ی ترجمه ها - كه عدم توانایی در رساندن دقیق معانی بلند متن است - نمی تواند خالی باشد.

هر چند ضمن توجه به رعایت امانت در ترجمه، سعی شده است، تا جایی كه امكان داشته، لطافت عبارات متن حفظ شود، اما در عین حال با اعتراف به نقائص و قبول اشتباهات احتمالی، از خوانندگان محترم طلب بخشش نموده و امیدوارم در موارد ضروری، با رجوع به متن، زمختیهای ترجمه را هموار نمایند.

در این جا لازم می دانم، بعد از شكرگزاری به درگاه خداوند متعال كه توفیق انجام این كار را عنایت فرمود، از مولف معظم، به خاطر اینكه در میان ترجمه های پیشنهاد شده، این قلم را قابل دانسته و اجازه ی ادامه كار و اتمام ترجمه را مرحمت فرمودند سپاسگزاری كنم و از افراد گرانمایه ای كه در تصحیح و مقابله متن با ترجمه، اینجانب را یاری نمودند تشكر نمایم.

سید محمد جواد وزیری فرد



[ صفحه 23]